طرح مساله تفاوت عکس و نقشه
یکی از روشهای تولید نقشه استفاده از عکسهای هوایی است. عکسهای هوایی یک منطقه پس از اعمال تصحیحات مختلف با روشهای فتوگرامتری ترسیمشده و به یک نقشه تبدیل میشوند. امکان تهیه نقشه از روی عکس هوایی این فکر را به وجود میآورد که آیا میتوان از خود عکس هوایی بجای یک نقشه استفاده کرد؟ آیا تفاوت عکس و نقشه در حدی است که دیگر با نقشههای قدیمی خود خداحافظی نماییم؟
مقایسه بین عکس و نقشه
جواب سؤال را میتوان با بررسی تفاوت عکس و نقشه که در زیر به آنها اشاره میشود، پیدا کرد:
1- عکس تصویری است مرکزی، درحالیکه نقشه تصویری اورتوگونال و قائم است. مرکزی بودن عکس اشکالاتی ایجاد میکند که به آن جابجایی ارتفاعی و جابجایی کجی محور دوربین ( tilt) گفته میشود. این جابجاییها که از مرکزی بودن تصویر عکس ناشی میشود، باعث میگردد که اندازهگیریهای مستقیم ابعاد عوارض در روی عکس فاقد دقت هندسی باشد. شاید بتوان مهمترین تفاوت عکس و نقشه را همان سیستم تصویر مرکزی و اورتوگونال بودن آنها دانست.
2- مقیاس عکس هوایی در سطح یک عکس، هماهنگ و یکسان نیست و تغییراتی در آن مشاهده خواهد شد که به نحوۀ پرواز و ناهمواری زمین بستگی خواهد داشت. برای مناطق مسطح با استفاده از روشهایی میتوان تغییرات مقیاس را کنترل کرده و به صفر و یا حداقل رساند، ولیکن این موضوع را نمیتوان برای کلیه عکسها عمومیت داد. درصورتیکه مقیاس نقشه باید کاملاً صحیح و در سرتاسر نقشه برابر و یکنواخت باشد.
3- یک عکس هوایی بهتنهایی نمیتواند اطلاعات ارتفاعی زمین را بهصورت کمی ارائه دهد، لیکن ارتفاعات در نقشه بهصورت منحنی میزان و رقم و در پارهای موارد بهوسیلۀ رنگهای پلهای و سایهروشن ظاهر میشوند که دسترسی به وضع ناهمواری زمین از دیدگاه اندازه و کمی میسر است.
4- شناسایی عوارض در عکس هوایی احتیاج به مطالعه و تفسیر عکس هوایی دارد و تفکیک عوارض در مقیاسها کوچک چندان آسان نیست، ولی در نقشه چون برای هر نوع عارضه علامت خاصی انتخاب میشود تمایز عوارض مختلف، مثل بیمارستان و ساختمان معمولی، بهراحتی امکانپذیر است.
5- عکس را میتوان بهسرعت به دست آورد، اما برای تهیه نقشه احتیاج به زمان است.
6- اگر یک عکس و یک نقشه را باهم مقایسه کنیم، میبینیم که عکس، کلیه اطلاعات مشهود سطح زمین را در بر دارد و نقشه تهیهشده از همین منطقه، فقط مقداری از عوارض را نشان میدهد و فاقد تمامی اطلاعات است.
7- معمولاً بزرگ کردن نقشه کار اشتباهی است، زیرا دقت آن را نسبت به مقیاس نقشه موردنظر پایین آورده و به کمیت آن صدمه میزند، درصورتیکه عکس را میتوان بزرگ و کوچک کرد، بدون اینکه دقت و کیفیت آن تغییر یابد.
8- بهطورکلی خصوصیت کمی و کیفی عکس از نقشه بیشتر است.
9- امکان دید سهبعدی در نقشه وجود ندارد، (بهاستثنای نقشههای برجسته)، لیکن عوارض موجود در عکسهای هوایی را میتوان به کمک دستگاههای ساده بهصورت برجسته و سهبعدی مشاهده کرد. از طرف دیگر، تهیۀ نقشههای دورنگ برجسته ( سیستم آناگلیف ) امکانپذیراست، لیکن هزینه زیادی را در بر خواهد داشت.
10- اگر مقیاس عکس، کوچک باشد، عوارض را نمیتوان بهراحتی شناسایی کرد. گاهی اوقات هم، شناخت آنها غیرممکن است، درصورتیکه هرقدر هم مقیاس نقشه کوچک باشد، عوارض بهوضوح نشان داده میشوند.
11- چون عکس هوایی از یک ارتفاع معین از سطح زمین گرفته میشود، کلیۀ عوارض موجود در آن به یک اندازه کوچک شدهاند و عوارض نسبت به هم دارای اندازههای واقعی است، ولی در نقشه از علائم قراردادی برای نشان دادن عوارض استفاده میشود و این نسبتها ممکن است رعایت نشود، مثلاً در اغلب نقشههای کوچکمقیاس، جادهها پهنتر از اندازۀ واقعیشان نمایش داده میشوند.
12- رنگهای نقشه از آنجائی که انتخابی است و بر مبنای اصول طراحی انتخاب میشود، قادر است عوارض را به نحو بارزی به نمایش درآورده و از سایر اطلاعات نقشه تفکیک نماید. گرچه رنگ انتخابشده برای عوارض باید با رنگ طیفی آنها مطابقت داشته باشد، لیکن در خیلی از موارد برای تأکید کردن بر عوارض، میتوان رنگهای مناسبی غیر از رنگ طیفی آنها انتخاب نمود. درصورتیکه در مورد عکس چنین نیست و غالب اوقات عکسها سیاهوسفید هستند و اگر هم عکس رنگی باشد، به دلیل تنوع رنگی عوارض سطح زمین در خیلی از موارد تشخیص و تفکیک عوارض از روی رنگ آنها مشکل است.
13- نقشه، دارای اسامی، نوشتهها و شبکه است که به شناسایی مناطق و … کمک مینماید، درصورتیکه عکس فاقد چنین اطلاعاتی است.
14- نقشه، روی کاغذ عادی چاپ میشود، اما عکس را معمولاً روی کاغذ عکاسی چاپ میکنند که کاربرد آن در عملیات، مخصوصاً در ابعاد بزرگ، مشکل است.
15- تکثیر و تیراژ نقشه هزینۀ زیادی در بر ندارد، درصورتیکه تهیه نسخههایی از عکس گران خواهد بود.
16- و بالاخره، عکس هوایی ازآنجاییکه واقعیتهای روی زمین را در یکلحظه ثبت مینماید، واقعی است و بهاصطلاح دروغگو نیست. درصورتیکه احتمال وجود اشتباه در نقشه زیاد است و اعتبار واقعیت و وجود نسبی عوارض در عکس غالباً نیشتر از نقشه است.
نتیجه گیری
از این مقایسه میتوان چنین نتیجه گرفت که بهطورکلی تفاوت عکس و نقشه بسیار زیاد است و نقشه و عکس را نمیتوان جایگزین هم نمود و یکی را به بهای استفاده از دیگری حذف کرد. درواقع، هرکدام کاربرد مخصوص به خود را دارند و مکمل هم هستند.
البته نقشههای تصویری نیز با این نگاه تولید شدند که بتوانند همزمان مزایای نقشه و عکس هوایی را در خود جای دهند. اما آنها نیز با محدودیتهایی مواجه هستند و میزان اطلاعاتی که در یک نقشه تصویری میتوان جای داد، از یک نقشه بسیار کمتر خواهد شد.
در خیلی از مواقع نقشه نمیتواند جوابگوی نیازهای اطلاعاتی باشد و باید از عکس بهرهگیری کرد. برعکس، در پارهای موارد، اطلاعات موجود در عکس کافی و مناسب برای بررسی پدیدههای سطح زمین نخواهد بود و استفاده از نقشه اجتنابناپذیر میگردد. به همین منظور است که هر کشوری هم به امر عکسبرداری هوایی میپردازد و هم به تولید نقشه.