نمایش نقشه شیب
کلیه روشهایی که برای نمایش نقشه شیب به کار میرود از یک اصل پیروی مینماید و آن استفاده از اصل تغییرات روشنی در سطح نقشه است. این تغییرات میتواند برای تمام و یا قسمتی از سطح نقشه بهکاررفته و جدا از روشهای نمایش ارتفاعات در نظر گرفته شود. اگرچه نمایش ارتفاعات بهوسیله منحنی میزانها و رنگهای پلهای تا حدی میتواند جهت شیب را نشان دهد، ولی این روشها هیچگاه برای نمایش نقشه شیب کافی نیست و فقط در شرایطی که منحنی میزانها به یکدیگر نزدیک باشند و رنگهای هیپسومتریک دارای کنتراست شدید باشند، میتوانند تغییرات روشنی نسبی برای نمایش نقشه شیب ایجاد نمایند.
تغییر در روشنی را بهمنظور نمایش نقشه شیب، میتوان با دو روش هاشور و سایهروشن در سطح نقشه به وجود آورد. لازم به ذکر است که سایهروشن (سایه زدن) با سایه اجسام کاملاً متفاوت است و این روش در کارتوگرافی صرفاً برای تمایز شیب از برجستگیها به کار میرود.
1- هاشور
هاشور به مجموعهای از خطوط ساده گفته میشود که برای نمایش نقشه شیب مورداستفاده قرار میگیرد. این روش که درواقع شیبها را بهطور منظم از طریق تغییر در روشنی سطح نقشه طبقهبندی مینماید، میتواند همراه با روشهای نمایش ارتفاعات چهره واقعیتری از وضع ناهمواری زمین ارائه نماید.
برای نمایش نقشه شیب لازم است که نقطه فرضی بهعنوان مرکز نور در نظر گرفته شود و اشعه آن نیز بهصورت عمودی بر شیء بتابد. بدین ترتیب، سطوح افقی منطقه در روی نقشه که در معرض تابش مستقیم قرار دارند، دارای حداکثر انعکاس هستند و سفید (بدون هاشور) باقی میمانند. وضع کلی شیبها ازاینقرار است که هرچه شیب تندتر باشد، پررنگتر و هرچه شیب ملایمتر باشد، کمرنگتر نشان داده میشوند.
در شیبهای معمولی، تغییرات جزئی شیب در نظر گرفته نمیشود. ولی تمام شیبها طبقهبندیشده و کلیه شیبهای داخل هر طبقه، یکسان نشان داده میشوند. با این توصیف، تغییرات روشنی که بهوسیله علائم خطی یا هاشور برای نمایش نقشه شیب به وجود میآید، به چهار عامل جهت، طول، فاصله و ضخامت بستگی دارد.
جهت هاشور نشاندهنده جهت شیب و طول هاشور نشاندهنده اندازه یا امتداد شیب هستند. ضخامت هاشور که بهمنظور ایجاد تغییرات در روشنی است، غالباً متغیر بوده و فاصله هاشور که معمولاً ثابت است، تعداد خطوط هاشور را در واحد سطح مشخص میکند. تقسیمبندی با جزئیات زیاد در این روش مناسب به نظر نمیرسد، بنابراین در بسیاری موارد، درجهبندی شیب به سه طبقه تند، متوسط و ملایم محدود میگردد.
موارد استفاده هاشور بیشتر در نقشههای کوچکمقیاس قدیمی بوده که بهتنهایی برای نمایش ناهمواریهای سطح نقشه به کار میرفت. البته نه به دلیل اینکه منحنی میزان روش شناختهشدهای نبود، بلکه بدین دلیل که نمایش منحنی میزان نیاز به عملیات وسیع نقشهبرداری داشت اما یک توپوگرافی ماهر بهآسانی میتوانست شیبها و شکستگیهای اصلی زمین را مشخص و طبقهبندی نماید.
اگر هاشور با رنگهای هیپسومتریک ترکیب شود، جزئیات ارتفاعی کمتر و درجات شیب بهتر نشان داده میشوند و نمایش نقشه شیب به نحو مطلوبی انجام میگیرد. البته این ترکیب با کاهش سایر اطلاعات نقشه همراه خواهد بود.
2- سایهروشن
سایهروشن، از نقاط بسیار ظریفی تشکیل یافته که با تغییر در اندازه، تراکم و فاصلۀ آنها میتوان تصویری از شیبهای مختلف منطقه به وجود آورد. در این روش، تابش نور را میتوان عمود یا مایل فرض کرد. اگر تابش نور، عمودی فرض شود، بعضی از خصوصیات این روش همانند هاشور خواهد بود.
بهطور مثال، سطوح افقی، دارای حداکثر انعکاس است و سفید باقی میماند، ولی شیبها برحسب اختلاف زاویهشان با سطح افق، پررنگتر نشان داده میشوند؛ یعنی، هرچه شیب تندتر باشد، سایه بیشتر و هرچه شیب ملایمتر باشد، سایه کمتر خواهد بود؛ اما سایهروشن برخلاف هاشور، شیبها را طبقهبندی نمیکند، زیرا اساس این روش این است که جزئیترین تغییرات شیب را همانند تغییرات روشنی که در عکسهوایی قابلملاحظه است، نشان میدهد.
باید توجه داشت که نقشه با عکسهوایی تفاوت بسیار دارد و در بسیاری موارد، شیبهای تند مانند شیب صخرهها را نمیتوان با سایهروشن نشان داد، چون فضای کافی برای ایجاد آن وجود ندارد. در چنین مواردی، علائم مخصوصی که نشاندهندۀ آنهاست استفاده میشود. شیبهای تندی که بهوسیلۀ سایهروشن نشان داده میشوند، نباید آنقدر تیره باشند که موجب محو شدن سایر جزئیات نقشه شوند.
سایهروشن، برای نقشههای توپوگرافی متوسط مقیاس، بخصوص در مواردی که اطلاعات مربوط به منحنیهای میزان ناقص باشد، مناسب است و چون معمولاً رنگهای قهوهای و ارغوانی دارای روشنی کمتری هستند و با رنگ طبیعی عوارض مغایر نیستند، برای نمایش سایهروشن از آنها استفاده میشود.
سایهروشن با نور مایل
در روش سایهروشن با نور مایل، مرکز نور در زاویۀ 45 درجه نسبت به سطح افق قرار دارد و جهت تابش آن از شمال غربی است. با تغییر مرکز نور، این تغییرات در روشنی سطح منطقه به وجود میآید، شیبهای تندی که در مقابل نور قرار میگیرند، روشن و درنهایت با رنگ سفید، شیبهایی که در جهت عکس تابش نور قرار دارند، تیرهتر از خاکستری متوسط و سطوح افقی با خاکستری متوسط نشان داده میشوند.
بدین ترتیب، عمدهترین تمایز میان سطوح افقی، شیب ارتفاعات (شیبهایی که در مقابل تابش نور قرار دارند) و شیب پستیها (شیبهایی که در جهت عکس تابش نور واقعشدهاند) هستند. وجود خاکستری متوسط در سطوح افقی، موجب میشود که بتوان امتداد ناهمواریها را در تمام سطح منطقه نشان داد، ولی این مشکل را نیز پیش میآورد که ممکن است رنگ خاکستری با سایر عوارض پلانیمتری تداخل پیدا نماید.
3- رنگ های هیپسومتریک
یکی از راههای نمایش نقشه شیب و نشان دادن ارتفاعات، استفاده از رنگ های هیپسومتریک است. در این روش با استفاده از گامهای رنگی تغییرات ارتفاع را نمایش می دهند. در اصطلاح، رنگ های هیپسومتریک، رنگ های پله ای نیز نامیده میشوند.
این روش معمولاً در نقشه های کوچک مقیاس مورد استفاده قرار میگیرد. اگر از این روش در نقشه های بزرگ مقیاس استفاده گردد نه تنها پیوستگی ارتفاع را به خوبی نشان نمی دهد، بلکه موجب تیره شدن مناطق بزرگی از نقشه نیز خواهد شد.
تلفیق روشهای نشاندهندۀ ارتفاعات و شیبها در نقشه
به دلیل اینکه هیچیک از روشهای نشاندهندۀ ارتفاعات و شیبها، بهتنهایی قادر نیستند شکل کاملی از ناهمواریهای منطقه ارائه دهند، بهتر است که یکی از روشهای نمایش ارتفاعات با یکی از روشهای نمایش شیبها برای این منظور تلفیق شوند.
شیب تند صخرهها را نمیتوان با تلفیق دو روش ارتفاعات و شیبها بهخوبی نشان داد. ازاینرو، در چنین مواردی از علائم قراردادی کمک گرفته میشود.
متداولترین تلفیق روشهای نشاندهندۀ ارتفاعات و شیبها در نقشههای بزرگ و متوسط مقیاس عبارتاند از:
1- تلفیق منحنی میزان و هاشور، همراه با علائم قراردادی برای نمایش صخرهها.
2- تلفیق منحنی میزان و سایهروشن با نور قائم، مایل و ترکیبی.
3- تلفیق منحنی میزان، همراه با سایهروشن و رنگهای هیپسومتریک.
و در نقشههای کوچکمقیاس عبارتاند از:
1- تلفیق منحنی میزان و هاشور.
2- تلفیق منحنی میزان و سایهروشن، با نور قائم، مایل و ترکیبی.
3- تلفیق منحنی میزان همراه با سایهروشن و رنگهای هیپسومتریک.
4- تلفیق سایهروشن و رنگهای هیپسومتریک.
همانطور که پیشتر اشاره شد، منظور از تلفیق دو روش نشاندهندۀ ارتفاعات و شیبها، نمایش بهتر وضع ناهمواری منطقه است. برای وصول بدین مقصود، ابتدا هر یک از دو روش باید بهتنهایی نشاندهندۀ وضعیت ارتفاعات و یا پستیها باشند. پسازآن، بهگونهای مطلوب باهم تلفیق شوند و بالاخره در ترکیب با سایر عوارض موجود در نقشه، هماهنگی کامل داشته باشند. در غیر این صورت، نقشه نهتنها نمایشدهندۀ امتداد ناهمواریهای منطقه نخواهد بود، بلکه به تصاویر ناهماهنگ و متعددی بدل خواهد شد که در کنار هم قرار دادهشدهاند.
امروزه، تمام موارد ذکرشدۀ فوق، روشهای متداولی محسوب نمیشوند، و تنها به ترکیب منحنی میزان با سایهروشن و سایهروشن با رنگهای هیپسومتریک که متداولترین آنهاست بسنده میشود.
در نقشههای بزرگمقیاس، غالباً ناهمواریها فقط بهوسیلۀ منحنیهای میزان نشان داده میشوند. ولی در مواردی استثنائی، از ترکیب منحنی میزان و سایهروشن نیز میتوان استفاده کرد. ازآنجاییکه در چنین مقیاسی، نواحی سایهدار وسیع است، لازم است که از سایهروشن تیره استفاده نشود تا هم با سایر عوارض برخوردی پیش نیاید و همسطح وسیعی از نقشه با لکههای تیرۀ سایهروشن پوشیده نگردد.
در نقشههای کوچکمقیاس، چون منطقۀ وسیعی از زمین در ابعاد کم نقشه گنجانیده میشود، اطلاعات مربوط به منحنیهای میزان بسیار خلاصه است. ازاینرو، برای نشان دادن شیبها میتوان به نقشهای بزرگمقیاس مراجعه کرد و یا از توضیحات نوشتهشده برای تشریح کامل منطقه استفاده کرد.